رفراندوم؛ طرحی برای خروج رژیم از بن بست؛ سخنان عباس داوری در شبکه ایران آزادی
۱۳۹۶-۱۱-۲۹
رفراندوم؛ شعاری که این روزها در درون نظام و در بیرون آن شنیده میشود. هدف از این شعار چست و از کدام سرچشمه میجوشد؟؛ مباحثی که عباس داوری در شبکه تصویری ایران آزادی به بررسی و پاسخگویی به آنها میپردازد.
با سلام به همه دوستان عزیز و به ویژه قیام آفرینان قهرمان
بحث ما در مورد «رفراندوم؛ طرحی برای خروج رژیم از بن بست» میباشد.
حتماً میدانید که آخوند روحانی در صحبتهایش در ۲۲ بهمن با استناد به قانون اساسی ولایت فقیه خواستار همهپرسی یا همان رفراندوم شد. اصل ۵۹ قانون اساسی رژیم در مورد همهپرسی میگوید: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد».
ملاحظه میشود که مطابق این اصل قانون اساسی رژیم، همهپرسی که روحانی مطرح میکند فقط منحصر به «مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی» میباشد مثلاً، آیا در مورد پروژههای موشکی وارد مذاکره بشویم یا نشویم؟ یعنی به فرض محال اگر همهپرسی هم صورت گیرد، در چارچوب این نظام و برای حل مسألهای از نظام است و ربطی به خواسته عموم مردم که سرنگونی تمامیت رژیم است، ندارد.
البته روحانی آخرین نفری در رژیم است که صحبت از رفراندوم میکند آخوند نوری، وزیر کشور خاتمی و همچنین چند بار رفسنجانی هم چنین مسئلهای را مطرح کرده بودند این آخوند شیاد مقداری دیر آمده است.
پرسش: نظر سازمان در مورد بحثی که اخیراً درمورد «رفراندوم» مطرح شده است چیست؟ باتوجه به اینکه مفاد ذکر شده در رفراندوم کاملاً با خواسته مقاومت یکی میباشد. و ضمن اینکه تلاش مقاومت این است که با آزادیخواهان و تلاشگران برای آزادی و براندازی رژیم درداخل، هرچه بیشتر یکی و همراه باشد.
عباس داوری: البته رفراندومی که دیگران مطرح میکنند، همانی نیست که روحانی شیاد مطرح کرده است ولی بدانید وقت این شعار دیگر گذشته است شاید شنیده باشید که خود برادر مسعود در اولین سالی که در پاریس بودند و همچنین خواهر مریم نیز چندین سال پیش موضوع رفراندوم تحت قانون بینالمللی و نه قانون ولایت فقیه و نظارت بینالمللی را در شرایط خاصی و برای حل یک مسأله مشخص طرح کرده بودند ولی شرایط فعلی مطلقاً با آن متفاوت است.
اما در شرایط فعلی جامعه که در ۱۴۲ شهر شعار سرنگونی این رژیم در همه جا طنین انداخته، در چنین شرایطی طرح شعار رفراندوم بازگشت به عقب است و برای رژیم فرجه و فرصت ایجاد میکند.
برای شما یک مثال بزنم: میدانید که در سال ۱۳۴۰ نهضت آزادی در مقابل شاه شعار میداد «سلطنت آری حکومت نه». اما وقتی همه چیز را شاه نابود کرد شرایط دیگر آنچنان عوض شده بود که خود بازرگان در بیدادگاه شاه مطرح کرد: ما آخرین گروهی هستیم که شعار سلطنت آری حکومت نه دادیم بعد از ما کسی سلطنت را قبول نخواهد کرد و بعد شعار سرنگونی داده شد و مبارزه مسلحانه شروع شد در آن زمان اگر کسی میگفت سلطنت آری ولی حکومت نه! شعاری به نفع شاه بود چون برای شاه فرجه تأمین میکرد و وقتش گذشته بود.
بنابراین در شرایطی که مردم به خیابانها ریخته و شعار «مرگ بر خامنهای-روحانی» میدهند شعار رفراندوم، به معنی خاموش کردن شعلههای قیام است و نه شعلهور کردن آن. درست به همین دلیل است که در زیر فشار قیام مردم، روحانی نیز با شعار همهپرسی برای حفظ نظام مانور میدهد و باصطلاح شعار را از دست شعار دهنده میقاپد. زیرا شعار در شرایط فعلی طوری است که دشمن نیز میتواند از آن استفاده کند. در حالی که شعار باید طوری باشد که دشمن نتواند آن را از دست مردم بگیرد و خودش آن را مطرح ساخته و مانور کند. مثلاً نه روحانی و نه حتی خامنهای نمیتوانند شعار سرنگونی یعنی «مرگ بر خامنهای-روحانی» را از مردم بگیرند.
پرسش: در فضای مجازی برخی میگویند که رفراندوم کار وزارت اطلاعات است چون شعار مردم، براندازی است. اگر رژیم پای رفراندوم با نظارت سازمان ملل بیاد، آیا این نمیتونه یک فرصت باشه؟
عباس داوری: ابتدا بگذارید کاری نداشته باشیم که شعار را چه کسی مطرح کرده است. اما باید دید عواقب شعار رفراندوم در شرایطی که مردم رأی خود به سرنگونی این رژیم را دادهاند، چیست؟ فرض کنید در این مرحله ما رفراندوم را شعار محوری خودمان قرار بدهیم. در آن صورت این شعار همچون آب سردی بر آتش قیام و قیامآفرینان خواهد بود. در حالی که مردم میخواهند قیام تا سرنگونی استمرار داشته باشد. جوانها و خلق قهرمان علیرغم همه ریسکها و تهدیدات به خیابانها ریخته و خواستار سرنگونی رژیم هستند، آیا شعار رفراندوم، فرستادن جوانها بدنبال سرابی بنام رفراندوم نیست. ما که باید مسئولانه به مسائل نگاه کنیم. باید ببینیم کار درست در این مرحله چیست؟ الان هم وقتی میگوییم شعار رفراندوم یک گام به عقب و یک بازگشت به گذشته است، نباید تردید کرد که عدهای به ما مارک خواهند زد. اما واقعیت این است که شعار رفراندوم در این شرایط مشخص برای مردم و نیروی قیام عقب برنده است.
پرسش: این موضوع مطرح است که همهپرسی (رفراندوم) طرحی است ک از سوی به ظاهر مخالفان نظام به «نمایندگی» از سوی مردم بیان میشود، اما نه در عبور از نظام بلکه در تبیین برخی از مطالبات نامعلوم در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است؟
عباس داوری: من فکر میکنم این دوست عزیر به بهترین شکل، عواقب رفراندوم را توضیح داده است. در عالم واقع با وجود چنین رژیم دجال، فریبکار، خونخوار و چپاولگری، آیا میتوان صحبت از رفراندوم کرد؟! مطلقاً خیر. شما الان ببنید چه کسانی دنبال رفراندوم هستند؟ ترکیب افراد را ببینید جز سه یا چهار نفر بقیه ریزیشهای رژیم هستند. به سوابق هرکدام از آنها نگاه کنید که واقعاً برای طولانی شدن این رژیم چه خدماتی کردهاند؟ آنها می گویند: رفراندوم خواست قیام کنندگان دیماه را تکرار میکند. آیا این یک اتهام به قیام کنندگان نیست؟ شما حرف خودتان را بزنید چرا میخواهید از اعتبار قیام کنندگان به نفع طولانی شدن عمر رژیم استفاده کنید؟ این رژیم چه تعداد از همین قیام کنندگان را شهید کرد. در حالی که خون آنها میجوشد با فریبکاری میگویند خواست قیام کنندگان. برای این که خودشان را رسوا نکنند، میگویند ما میخواهیم قانون اساسی و رژیم جمهوری اسلامی به رفراندوم گذاشته شود. چه طوری؟ این رژیم شهروندان کشورهای دیگر را میکشد چیزی به این رژیم نمیگویند. میگویند مردم ایران یکبار پای صندوق رأی بروند و بگویند به جمهوری اسلامی آری می گویند یا یک جمهوری سکولار میخواهند؟ عمق عوام فریبی را میبینید انگار این رژیم را و سیاستهای مماشات را نمیشناسند. حتی در مصاحبه با یک رادیوی خارجی وقتی خبرنگار سئوال میکند حاکمیت در ایران هیچوقت با نظارت سازمان ملل بر هیچ انتخاباتی موافقت نکرده، شرایط چطور باید بشه که سازمان ملل بتونه بر انتخابات یا همهپرسی در ایران نظارت کنه؟ ببینید چه پاسخ مشمئز کنندهای میدهند. میگوید: وقتی که یک خواستی همگانی بشود، و دائما بوسیله مردم در خیابانها و در کوچه و برزن در مقالات و سخنرانیها دردانشگاهها، مطرح بشود، حکومت مجبوره یا تن به یک شورش اجتماعی بده و اون رو قبول کنه و یا اینکه با مسالمت حاضر بشود رفراندوم را برای آری یا نه به جمهوری اسلامی تحت نظارت سازمان ملل متحد انجام بده.
ملاحظه می شود که این حرف چیزی تعلیق به محال است.
اما یکی دیگر از کسانی که دنبال رفراندوم است. بی پرده در مصاحبه خود میگوید اعتراضات مردمی اخیر در ایران را انگیزه قوی برای برگزاری رفراندوم میداند. معنی این جمله این است که دیگران خونشان را دادند الان وقت ما هست که میوه بچینیم.
من از شما درخواست میکنم که این نوع حرفهای فریبکارانه را افشا کنید.
پرسش: سخنان احمدینژاد علیه قوه قضائیه و خامنهای با چه هدفی انجام شده است؟ این اقدام احمدینژاد، آیا نشانه مرگ خامنهای و بی صاحبی مملکت است؟
عباس داوری: سئوال شما دو قسمت دارد. این که احمدینژاد حرفهایی علیه قوه قضاییه میزند، خیلی بهتر خواهد شد اگر بیاید جنایتهایی که در زمان ریاست جمهوری خودش توسط همین قوه قضاییه و توسط یکی از دوستان خودش یعنی قاضی مرتضوی به ویژه در کهریزک انجام شده آنها را بازگو کند. پرونده چپاولهای خامنهای و سپاه پاسداران را توضیح دهد. ماجرای ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد فقط از فروش نفت را توضیح بدهد که چه برسر این اموال مردم آمد؟ کارهای بزرگی مانند سدسازیها و این که چرا آن همه خرابکاری کرد که دریاچه ارومیه به این صورت درآمد و یا در مورد هزاران چرای دیگر در مورد اخراج کارگران و از بین بردن تولید در ایران صحبت کند.
در مورد قسمت دوم سئوال شما باید بگویم حرفهای احمدینژاد نشانه ضعیف شدن کل رژیم است و این را قبل از او شما دوستان باید نتیجه بگیرید و به این رژیم نباید امان داد.
لینک یوتوپ کنفرانس:https://youtu.be/8aGy0S6f4MM
در همین زمینه:
No comments:
Post a Comment