آلترناتیو دمکراتیک رژیم ولایت فقیه؛ شورای ملی مقاومت ایران؛ در کنفرانس عباس داوری
۱۳۹۶-۱۱-۲۵
0118 12 دقیقه خوانده شده
آلترناتیو دمکراتیک رژیم ولایت فقیه؛ شورای ملی مقاومت ایران؛ در کنفرانس عباس داوری
عباس داوری به این پرسش پاسخ میدهد که آلترناتیو دمکراتیک رژیم ولایت فقیه کدام نیروها میتواند باشد و این نیرو از چه شرایطی باید برخوردار باشد.
سلام عرض میکنم به شما دوستان عزیز و با ایمان به پیروزی قطعی خلق قهرمان بر رژیم ضدبشری آخوندی. برنامه امروز را به آلترناتیو یعنی جایگزین دمکراتیک برای رژیم ضدبشری آخوندی اختصاص دادهایم. زیرا بسیاری از دوستان در این زمینه سئوالاتی کردهاند.
هر جنبشی در تکامل خود باید به نقطهای برسد که بتواند آلترناتیو آن رژیمی را که با آن چنگ در چنگ است معرفی کند. اگر یک حنبش نتواند آلترناتیوی از خود معرفی کند به این معنی است که:
اولا-این جنبش هنوز به عنوان یک طرف جدی و قابل اعتماد به نقطه رهبری کننده جنبش نرسیده است.
ثانیا-میتوان این جنبش را در هر تحولی دور زد و در نتیجه کل جنبش را از دور خارج کرد.
بارزترین نمونه انقلاب یا جنبشی که علیرغم دادن صدها هزار شهید، هنوز نتوانسته آلترناتیوی از خودش معرفی کند، انقلاب سوریه است. بنابراین وجود آلترناتیو فعال و قابل تکیه در هر انقلابی، یک سرمایه بینظیر انقلابی و ملی است که مطلقاً نمیتوان و نباید به آن کم بها داد. هرگونه کم بها دادن به آن، به ضرر انقلاب و به نفع دشمن است. در هرکشوری که انقلاب آن پیشرفته و منجر به سرنگونی حکومت دیکتاتوری شده حتماً یک آلترناتیو یا جایگزینی داشته البته اسم آلترناتیو در کشورها، متناسب با شرایط آن کشور است مثلاً در فلسطین سازمان آزادیبخش بود.
در کشور ما به دلیل دروغگوییها و اتهامات و فریبکاریهایی که رژیم انجام میدهد، در چهار دهه گذشته بیشترین تلاش رژیم این بود که نگذارد مردم ایران، مطلع شوند که این رژیم جایگزین معتبر و توانمندی دارد. در شرایط فعلی کشور ما، اسم این آلترناتیو که در کل تاریخ مبارزات مردم ایران پایدارترین ائتلاف است. اسم این آلترناتیو رژیم ضدبشری، شورای ملی مقاومت ایران است که برادر مسعود از تیر ماه ۱۳۶۰، آن را پایه گذاری کرد و در ۳۶ سال گذشته، به ویژه بعد از انتخاب خواهر مریم به عنوان رئیس جمهور دوران انتقال حاکمیت، پیوسته رو به اعتلا بوده و دارای اعتبار کم نظیری در داخل و سطح جهانی میباشد و دقیقاً به این دلیل است که اینهمه مورد کین و غیظ دشمن است.
پرسش: آیا میتوانند تعدادی یا چند سازمان و گروه، آلترناتیو تشکیل بدهند؟
عباس داوری: یکم: برای این که مشخص شود چرا و چه طوری این آلترناتیو تشکیل شده و چه مسائلی را حل کرده و حل میکند و چه سرمایهای در دست مردم ایران است، من نکاتی را در پروسهای که طی کردهایم میگویم و خواهش میکنم که به آنها توجه کنید. سازمان مجاهدین خلق ایران معتقد است که اتحاد نیروهای ضد ارتجاع و ضد سلطنت، یک اصل است. بدون اعتقاد به اصل وحدت نیروهای مردم، هرگز نمیتوان وارد ائتلاف و جبهه شد.
دوم: نکته بسیار مهم این است که بدون داشتن یک برنامه سیاسی-اجتماعی-اقتصادی نمیتوان ائتلافی تشکیل داد.
سوم: آلترناتیو در روند یک مبارزه آنهم مبارزه با رژیمی مثل آخوندها عبور از صحنهها و آزمایشات تشکیل میشود. به این دلیل مهمترین تلاش سازمان در ۴ دهه گذشته برای گردآوری نیروها حول یک برنامه روشن و مشخص بوده اگر آلترناتیو برنامهای نداشته باشد معلوم است که میخواهد سر مردم کلاه بگذارد مانند خمینی که هیچوقت برنامهای اعلام نکرد. توجه کنید بلافاصله بعد از سقوط شاه، مجاهدین ائتلافی از چند گروه و شخصیت سیاسی تشکیل دادند و در انتخابات برای مجلس مؤسسان کاندیداهای مشترک دادند. همچنین در انتخابات اولین مجلس شورای ملی نیز با جریانات و گروههای بیشتری، کاندیداهای مشترک برای مجلس معرفی کردند. نشریه مجاهد، هر هفته صفحات زیادی تحت نام «صفحات شورا» در اختیار متحدین خود قرار داده بود.
پرسش: در حال حاضر بعد از ۴۰ سال حاکمیت آخوندها آلترناتیو این رژیم کیست؟
عباس داوری: بعد از ۳۰ خرداد که خمینی مقاومت مسلحانه را به مردم ما تحمیل کرد، در ۳۰ تیر ۱۳۶۰، شورای ملی مقاومت ایران توسط برادر مسعود، به عنوان آلترناتیو رژیم ضدبشری ولایت فقیه، در تهران اعلام شد. شورای ملی مقاومت ایران دربرگیرندهی همه نیروهای دمکراتیکی است که با دیکتاتوریهای شیخ و شاه مخالف بوده و خواستار سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار دمکراسی در ایران میباشند. در مهرماه سال ۱۳۶۰ برنامه شورای ملی مقاومت توسط برادر اعلام شد. سپس در یک رشته اجلاسهای فشرده، اساسنامه شورا و برنامه دولت موقت و وظایف آن و همچنین آیین نامه داخلی شورا، به تصویب نمایندگان سازمانها و جریانات سیاسی تشکیل دهنده شورا رسید. توجه و تأکید به نقاط زیر بسیار مهم است:
اولا-شورای ملی مقاومت ایران، بیش از ۵۲۰ عضو دارد. ترکیب اعضای شورای ملی مقاومت، از تمامی ملیتها و قومیتها و مذاهب ایران تشکیل شده است. این شورا مانند یک پارلمان در تبعید عمل میکند.
ثانیا-در سال ۱۳۷۲ شورای ملی مقاومت به اتفاق آراء خانم مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، برگزید. در همان سال، شورای ملی مقاومت ۲۵ کمیسیون ایجاد کرد. این کمیسیونها هرکدام، جزیی از دولت سایه میباشند که ظرفیت و توان اداره وزارتخانههای مختلف در ۶ ماه دوران انتقال را دارا میباشند. کمیسیونهایی مانند آموزش و پرورش، زنان، خارجه، صنایع، قضایی، کار، ورزش، امنیت و…
ثالثا-شورای ملی مقاومت، طرحهایی برای مهمترین مشکلات موجود در ایران تصویب کرده است. این طرحها ضمن این که برنامه شورای ملی مقاومت است، چشم اندازی برای آینده ایران هم میباشد. طرحهای مهم عبارتند از: طرح صلح شورای ملی مقاومت / طرح خودمختاری کردستان ایران / طرح رابطه دولت با دین و مذهب / طرح آزادیها و حقوق زنان
هم اکنون شورای ملی مقاومت، نمایندگان قشرهای وسیعی از مردم ایران با گرایشها و اندیشهها و پیروان ادیان و مذاهب مختلف و کسانی که به هیچ مذهبی معتقد نیستند را در خود جمع کرده است. اعضای شورا از جمله شامل مبارزان، هنرمندان و نویسندگان، پزشکان، تجار و بازاریان، استادان دانشگاه، نظامیان، ورزشکاران، سیاستمداران، کارشناسان، صاحبان صنایع میباشند.
پرسش: ممکن است خیلی از افراد برنامه شورای ملی مقاومت را قبول نکنند اما معتقد به ائتلاف مردم باشند تکلیف آنها چیست؟
عباس داوری: پاسخ شما جبهه همبستگی ملی است. در ۱۳ آبان سال ۱۳۸۱، برادر مسعود «جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی» را اعلام کرد. در اطلاعیهای که برادر مسعود به عنوان مسئول شورای ملی مقاومت ایران صادر کردند، پس از مقدمهای از جمله گفتند: «به منظور اتحاد عمل نیروها و جریانهای سیاسی که خواهان همکاری و همراهی مبارزاتی هستند، اما به هر دلیل نمیخواهند یا نمیتوانند مانند اعضاء و پشتیبانان متعهد شورا یا اعضا و هواداران متعهد سازمانهای عضو شورا، التزام به برنامه شورا و دولت موقت و طرحها و دیگر مصوبات شورا را پذیرا شوند، شورای ملی مقاومت طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی را تصویب کرد و آن را به همه نیروها و جریانهای سیاسی آزادیخواه و استقلال طلب ایران پیشنهاد نمود. این پیشنهاد، ظرفیت همبستگی، عزم همکاری و توان همراهی همه ما را به آزمایش میکشد». خواهر مریم رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، جبهه همبستگی ملی را مظهر ایستادگی و شیدایی همهی اجزای ملت بزرگ ایران برای رهایی از ستم آخوندی خوانده و تأکید کردند این همبستگی فراتر از هرگونه منافع گروهی و سیاسی، عمیقترین آرمانهای آزادیخواهانهی عموم مردم ایران از هر مسلک و مرام و مذهب و قومیت را منعکس میکند و عزم جزم آنان را برای سرنگونی رژیم ضدانسانی و ضدایرانی خمینی تجسم میبخشد.
مسئول شورای ملی مقاومت در ۱۳ آبان ۸۱، در ماده دوم و سوم «طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی» اعلام کرده است که «۲- جبهه همبستگی ملی، نیروهای جمهوری خواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت فقیه و همه جناحها و دسته بندیهای درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه میکنند، در بر میگیرد. جبهه همبستگی ملی تبلیغ به سود حاکمیت آخوندی و هر یک از جناحهای آن و مذاکره و برقرارکردن رابطه با آنها را خط قرمز پیکار آزادیخواهانه و مرزبندی ملی ایرانیان در برابر حاکمیت آخوندی میشناسد و آنرا محک تشخیص دوست و دشمن و معیار تنظیم رابطه با کلیه افراد و جریانهای سیاسی میداند. ۳- داوطلبان عضویت در جبهه، التزام خود را به ماده ۲ این طرح اعلان میکنند…»
نتیجه:
دوستان عزیز به همه اطلاع بدهید که گستردهترین ائتلاف ملی موجود است هر فعال سیاسی که ضدسلطنت و ضدرژیم ولایت فقیه باشد، جای او در همین جبهه همبستگی ملی است. نباید دچار تشویش شد که گویا جبههای وجود ندارد باید گفت آلترناتیو اکنون در بالا بلندترین نقطه اعتبار و اعتماد قرار دارد.
پرسش: بود و نبود آلترناتیو چه تأثیری روی حرکت جنبش دارد؟ آلترناتیو انقلاب ۵۷ آیا خمینی بود؟ اگر نبود چگونه توانست به قدرت برسد؟
عباس داوری: سئوال شما دو قسمت دارد که قسمت اول آن متأثر از قسمت دوم سئوال است. بنابراین ابتدا پاسخ قسمت دوم را میدهم. به دلیل این که شاه رهبران سازمانهای انقلابی را یا اعدام کرده بود و یا در زندان بودند، خمینی توانست روی تظاهرات میلیونی مردم سوار شده و به عنوان آلترناتیو با زد و بندی که کرد، رهبری قیام مردم را بدون این که برنامهای داشته باشد ربود. بنابراین حتی اگر تجربه خمینی را در نظر بگیریم، بیشتر باید به ضرورت آلترناتیو رژیم ضدبشری آخوندی معتقد بود و خیلی بیشتر باید ضرورت آن را ترویج داد.
پرسش: خیلیها مدعی هستند که آلترناتیو هستند شاخص اینکه بتوان فهمید که کدام نیرو آلترناتیو واقعی میباشد، چیست؟
عباس داوری: با ادعا که نمیتوان آلترناتیو شد و یا آلترناتیو درست کرد. باید پروسه آن را دید که در این ۴ دهه در مقابل رژیم آخوندی چه میکرده است؟ آلترناتیو باید مشخصاتی داشته باشد. خواهر مریم رئیس جمهور برگزیده مقاومت در گردهمایی بزرگ ایرانیان در تیر امسال در پاریس در مورد مشخصات آلترناتیو رژیم گفتند:
• متکی است بهیک جنبش سازمانیافته و متحد با هزاران عضو پیشتاز و فداکار.
• متکی است بهحمایت خالصانه ایرانیان در داخل و خارج کشور و رنج و تلاش اشرف نشانها.
• متکی است به زندانیان سیاسی که در همین روزها از دل بندها و سلولها بهحمایت از این گردهمایی برخاستند.
• متکی است بهزنان، کارگران، معلمان، متخصصان و جوانان ازخودگذشته. متکی است بهعشق بیدریغ آنها و به حمایت مالی آنها که قرض میکنند، خانه و اموال خود را میفروشند تا این مقاومت، مستقل، برپا و استوار بماند.
علاوه بر نکاتی که خواهر مریم گفتند ساختار شورا و تاریخچه آن را هم اضافه کنید آن وقت شاخص را شما پیش رو دارید که ملت ایران دارای یک آلترناتیو دمکراتیک و مقتدر است.
پرسش: چرا شعارهایی به نفع سلطنت داده شده و نام رضا پهلوی به میان آمده است؟ آیا او میتواند نقشی مثبت در مرحله گذار داشته باشد؟
عباس داوری: چه خوب شد که این آدم با تسلیت گفتن در مورد انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ علیه سلطنت سراسر فاسد و دیکتاتوری وابسته شاه دست خود را رو کرد. خیلی اشتباه است که گفته شود مردم ایران از انقلاب کردن علیه دیکتاتوری شاه یعنی قاتلان دکتر فاطمی و حنیف نژاد و هزاران نفر که قربانی رژیم پلیسی سرکوبگر شاه شدهاند، ندامت کنند. البته این فرد خودش که چیزی نیست بلکه همچنانکه برادر مسعود در پیام شماره ۴ در ۱۶ دی از یکماه قبل گفته بود که: «خطوط متداخل ارتجاعی و استعماری برای خنثی کردن قیام و سرنگونی چنین القاء میکنند که این قیام آلترناتیو و رهبری ندارد. از اینرو، یا باید به شاه برگشت و یا به شیخ بسنده» کرد؛ بنابراین نقش او فقط کمک رساندن به رژیم آخوندی است.
پرسش: حرف من ایجاد اتحاد مابین تمامی احزاب وسازمانها و گروهها است که یک شورای رهبری تشکیل شود تا مردم هم با آنها هماهنگ شوند البته همراه با یک پیش نویس قانونمند جهت ایجاد اعتماد مردم باشد. چرا این اتحاد به وجود نمیآید؟
عباس داوری: این دوست عزیز مثل ما مشتاق است که همه در یک شورا متحد بشوند. اما شورا حول یک برنامه و فهم و درک موقعیت شکل میگیرد و مهمتر از آن در شورا و یا جبهه، همه طرفها باید هدف مشخصی داشته باشند. شورایی که از ۳۶ سال پیش سازمان مجاهدین با همکاری دیگر سازمانها و شخصیتها، آن را تشکیل داده به همین منظور بوده و همچنان هم هست. من فکر میکنم در مورد تشکیل جبهه همبستگی ملی هم توضیحات لازم را در سؤالات قبلی داده باشم.
پرسش: من به راه شما اعتقاد دارم. خواهرم توسط رژیم اعدام شده و برادرم در حمله آمریکا به اشرفیها شهید شده. من ترک هستم و در دو رژیم شاه و شیخ میدانیم که تمام اقوام تحت ظلم و ستم بودن. ما با داشتن زبان متفاوت، اجازه تدریس آن را نداشتیم و هزاران مورد دیگه و اینکه الان در آذربایجان مثل کردستان جو جداییخواهی، خودمختاری یا فدرالیسم حاکم است، مجاهدین بهصورت روشن این را چه جوری مرزبندی میکنند؟
عباس داوری: پایمال کردن هر حقوقی از مردم به ویژه حقوق ملیتهای مختلف، ناشی از وجود حکومت ضدمردمی است. یکی از مهمترین درگیریهای سازمان مجاهدین با خمینی از همان روز اول، بر سر حقوق ملیتها بود.
سازمان مجاهدین در ماده هفتم بیانیه خود یکماه بعد از روی کار آمدن خمینی، یعنی در اسفند ۵۷ میگوید: رفع ستم مضاعف از همه شاخهها و تنوعات قومی و ملی وطنمان در کلیه استانهای کشور، و تأمین جمیع حقوق و آزادیهای فرهنگی و سیاسی برای آنها، در چارچوب وحدت و یکپارچگی تجزیه ناپذیر کل کشور. بدیهی است که پایداری وحدت این میهن، دقیقاً در رابطه با احقاق حقوق حقه تمامی عناصر و بخشهای تشکیل دهنده آن است…
سپس تأکید میکند که: اصولاً به اعتقاد ما نحوهی برخورد با مسأله «ملیتها» یکی از اصلیترین معیارهای سنجش اصالت و مشروعیت انقلابی و مردمی و توحیدی یک حکومت وحدتگرا و موحد اسلامی است».
در منشور آزادیهای ده مادهای خواهر مریم رئیس جمهور برگزیده مقاومت هم آمده است که: ایران فردا، کشورِ برابری همه ملیتهاست. ما بر خودمختاری کردستان ایران که طرح آن را شورای ملی مقاومت تصویب کرده، تأکید داریم. زبان و فرهنگ هموطنان ما از هر ملیتی که هستند، در زمره سرمایههای انسانی تمام مردم این کشور است که باید در ایران فردا ترویج شود وگسترش پیدا کند.
این که نوشتهاید «در آذربایجان مثل کردستان جو جداییخواهی، خودمختاری یا فدرالیسم حاکمه» جداییطلبی یک چیز است و خودمختاری یک چیز دیگر است. رژیمهای شاه و شیخ مردم ما را با اتهام جداییخواهی سرکوب کرده و میکنند و از قضا رژیم در ایجاد چنین شایعهای دست دارد. ایران از آن تمام ملیتهای ایران است و نه از آن خامنهای و روحانی و لاریجانیها. حقوق ملت ما را اعم از فارس، ترک، کرد و عرب و بلوچ و ترکمان … در همه استانهای ایران، آخوندهای خونخوار و چپاولگر میبرند. در هر جنشی همواره دار و دستهای با شعارهای دشمن شادکن مانند جدایی، انحرافاتی ایجاد میکنند و باید هوشیار بود من خودم اهل تبریز هستم تعداد زیادی از مسئولین و اعضای سازمان از استانهای مختلف آذربایجان و زنجان هستند بنابراین هر کسی در شرایطی که تمامی مردم ایران بپا خواستهاند که حقوق مردم ایران، یعنی حق حاکمیت خود را از حلقوم آخوندها بیرون بکشند، شعار و یا حرف جدایی بدهد علیه مردم ما و به نفع رژیم کار میکند لطفاً همشهریان عزیز هوشیار باشید آذربایجان اویاخدی ایرانما دایاخدی آذربایجان بیدار است تکیه گاه ایرانم هست.
همچنین بدانیدکه حقوق ملیتها در یک حکومتی که منتخب مردم باشد بدون کمترین تردیدی تضمین شده است.
پرسش: چه جایگاهی برای کارگران در ایران فردا دارین؟
عباس داوری: ماده ۸ از برنامه شورای ملی مقاومت منتشر شده در مهر ۶۰ مربوط به «حقوق کارگران» است که ۹ بند دارد که من مهمترین آنها را میخوانم:
الف – لغو کلیه مقررات ضدکارگری و تدوین قانون جدید کار با نظر خود کارگران.
ب – سهیم کردن کارگران در اداره کلیه صندوقها و بانکهای مختلف کارگری و حتی المقدور سپردن این مراکز به خود آنها.
ج – به رسمیت شناختن حق اعتصاب و هرگونه اعتراض مسالمت آمیز دیگر با اعلام قبلی.
د – لغو تمام کسور دولتی از قبیل مالیات و بیمه و امثالهم از دستمزد کارگران و تأمین تدریجی هزینههای ضروری نظیر بیمه و بازنشستگی.
هـ – لغو کلیه مطالبات پیشین از کارگران محروم در کلیه زمینهها.
و – تلاش برای تأمین مسکن، حمل و نقل و بهداشت برای همه کارگران و تهیه شیرخوارگاه و کودکستان برای فرزندان آنها و تقدم حق تحصیل مجانی در دانشگاهها و مدارس عالی.
ز – افزایش تصاعدی حق السهم کارگران از سود کارخانجات به نسبت افزایش سود کل.
ح – تأمین آموزش حرفهای و فنی برای کارگران غیرمتخصص.
ط – تلاش برای تثبیت حداقل سطح زندگی تمام کارگران به نسبت افزایش هزینهها.
پرسش: آیاپس از سرنگونی رژیم آخوندی و روی کار آمدن حکومتی که مورد تائید سازمان مجاهدین خلق نباشد؛ برای اتحاد مجدد و جلب زنان از ایدئولوژی اسلامی استفاده مینمایید؟
عباس داوری: برنامه سازمان مجاهدین خلق ایران و به ویژه منشور آزادیهای خواهر مریم رئیس جمهور برگزیده مقاومت، یک برنامه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در ماده چهارم آن گفته شده جدایی دین از دولت / در ماده ۵ آن گفته شده برابری کامل زنان و مردان در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی، الغای هرگونه تبعیض علیه زنان، آزادی انتخاب پوشش، ازدواج، طلاق، تحصیل و شغل.
ملاحظه میکنید که این برنامه ماست. شما ممکن است مخالف برخی از بندهای این برنامهها باشید ما یا هر حزب دیگر برنامه را میدهد و انتخاب با خود انسانهاست که چه برنامهای انتخاب میکنند.
پرسش: به نظر شما یک جریان سیاسی بنام آلترناتیو چه تعهدی به جامعه میدهد که آزادی و عدالت اجتماعی بر قرار میشه؟
عباس داوری: در این رابطه شاخص خیلی ساده است. اولاً در مبارزه علیه این رژیم چقدر تلاش کرده و چه بهایی پرداخته و ثانیاً چه برنامهای برای دوران انتقال ارائه داده است.
پرسش: بعد از براندازی نظام چه کسی سکان حکومت را میگیره و حکومت چگونه اداره میشه؟
عباس داوری: حکومت را حتماً آلترناتیو این رژیم بهطور موقت به دست میگیره تنها آلترناتیو دمکراتیک این رژیم، شورای ملی مقاومت است. این شورا برای دوران انتقال حاکیمت از این رژیم به مردم ایران، یک برنامه کامل دارد و خانم مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور دوران انتقال، این مسئولیت را برعهده خواهند داشت.
پرسش: به نظر من مردم دنبال حکومت سکولار هستند اما عدالت اجتماعی مشکل اساسی مردم است و اینهم از طریق شورای رهبری و پیش نویس قانون اساسی و گذار مسالمت آمیز و بعد تشکیل مجلس موسسان محقق میشود؛ البته در حال حاضر تنها آلترناتیو، مجاهدین هستند که با مبارزه بی امان در خط اول قرار دارند.
عباس داوری: همچنان که گفتم، اولین کار رئیس جمهور دوران انتقال، تشکیل مجلس مؤسسان است که اعضای آن را تماماً مردم ایران انتخاب خواهند کرد تا قانون اساسی مورد نظر مردم از جمله عدالت اجتماعی را وارد آن قانون کنند. البته اگر مردم افرادی از مجاهدین را هم انتخاب کنند طبیعی است که آنها از عدالت اجتماعی دفاع خواهند کرد.
در همین زمینه:
حماسه جاودان آزادی؛ ۱۹ بهمن ۶۰، اشرف و موسی، در کنفرانسی از محمد حیاتی
انقلاب ۲۲ بهمن چگونه توسط خمینی به سرقت رفت؟؛ کنفرانسی از سعید خداییصفت
زنان و قیام؛ مصاحبهی شبکه تصویری ایران آزادی با هنرمند مقاومت گیسو شاکری
حسن روحانی در کنفرانس مطبوعاتی بهدنبال چه بود؟؛ در بررسی مسعود امیرپناهی
«خیزش کارگران، وضعیت انفجاری جامعه !»؛ بررسی و تحلیل موضوع توسط مهری علیقلی
لینک یوتوپ کنفرانس : https://youtu.be/Oe1cIqy7hkg
No comments:
Post a Comment